خبرگزاری انصار المهدی

پایگاه بازار خبری تحلیلی تصویری

خبرگزاری انصار المهدی

پایگاه بازار خبری تحلیلی تصویری

تفاوت انتخابات در آمریکا و ایران

در ایران مردم مستقیماً به شخص مورد نظر خودشان رأی می دهند و بسیاری از مردم در هنگام رای ملاحظات حزبی و گروهی را لحاظ نمی کنند. در آمریکا مردم با واسطه رای میدهند و ملاحظات حزبی و گروهی بسیار مورد توجه است.

در ایران بسیاری از مردم به دلیل وظیفه و تکلیف شرعی به پای صندوق های رای رفته و رآی خود را به صندوق می اندازند البته تثبیت یا تغییر آینده کشور نیز مورد توجه است. اما در آمریکا بسیاری از رأی دهندگان تحت تأثیر جو و تبلیغات به رآی گیری تشویق می شوند.

 به همین دلیل درصد تعداد آرای باطله در ایران بسیار بالاتر از آمریکا ست. زیرا که در آمریکا مردم به خاطر شخص یا حزب رآی می دهند ، اما در ایران مردم به خاطر وظیفه دینی و شرعی رأی می دهند و زمانیکه نتوانند شخص اصلح را برگزینند در برگه رأی نام مبارک امام زمان را می نویسند.

گر چه رأی دادن یک الزام و یک وظیفه شرعی است اما دلیل عدم اطمینان مردم نسبت به کاندیداتورها بیشتر به دلیل نوع تبلیغات است. کاندیداتورها و در واقع افرادیکه تبلیغات انتخاباتی را تنظیم می کنند در ایران بیشتر به ظواهر فرد پرداخته و کمی راجع به زندگی نامه کاندیداتور انتخاباتی می پردازند و هیچ اشاره ای به افکار فرد نمی شود.

 در یک انتخابات واقعی بایستی فرد انتخاب شده از لحاظ تفکر طوری باشد که نماینده و نمونه طرز تفکر اکثریت مردم آن جامعه باشد.

نشر افکار شخصی کاندیداتور انتخاباتی و صراحت لهجه و اعتماد و اطمینان متقابل مردم و کاندیداتور خود باعث تشویق بیشتر مردم به شرکت در انتخابات و تولید یک برگه رأی قطعی و مطمئن خواهد شد.

اما در آمریکا و بسیاری از کشورها حضور حداکثری و درصد حضور مردم در پای صندوق های رأی نشانه مقبولیت حکومت و تفکر حکومتی حاکم و نوع حقوقی حکومت حاکم و تأیید مردم نسبت به حکومت است.

در ایران این مطلب اصلاً لحاظ نیست و مردم چه قبل از انتخابات و چه بعد از انتخابات و چه هین انتخابات ، صرفاً برای تأیید مشروعیت حکومت به پای صندوق رای نمی روند بلکه مردم به خاطر وظیفه شرعی و قانونی و حق قانونی شرکت در انتخابات به پای صندوق ها می روند.

تفکر مسئله مشروعیت حکومت در انتخابات های گذشته ایران مطرح نبوده است و بلکه بیشتر احساس مشارکت در ایجاد و ساخت آینده مطرح بوده است.

گر چه در آمریکا مردم بیشتر تحت تبلیغات حزب شخصی خود و جو انتخابات هیجان زده شده ولیکن حق رآی را واجب نمی دانند. 


اما مهمترین تفاوت انتخابات ایران و آمریکا در استقلال خارجی آن است. جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز با شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی پا گرفت و ادامه داد. گر چه ایالات متحده نیز در سال 1972 با شعار استقلال متولد شد. اما از حدود سال 1948 عملا زیر نظر حکومت جعلی اسرائیل فعالیت می کند و رئیس جمهور آینده آمریکا در تل آویو انتخاب می شود.

ادامه مطلب ...

سانسور و برش عکس پهپاد RQ-170 در رسانه های آمریکا

سایت خبری ضد ایرانی یو اس ای تودی امروز طی مطلبی اقدام به سانسور عکس پهپاد RQ-170 نمود. سایت های خبری اجتماعی وابسته به ولایات متحده که بعد از یک هفته تازه متوجه شده اند پهپاد جاسوسیشان کجا افتاده همچنان در تردیدند و با یک دست پیش می کشند و با یک پا پس می کشند . یکجا می گویند ایران مدعی تسخیر پهپاد جاسوسی امریکا است؛ انگار نه انگار که اصلا این پهپاد یک زمانی در خدمت ارتش جنایتکار خونخوار آمریکا بوده است و جای دیگر جور دیگر رفتار می کنند. همچنین این تصویر که پیشتر در رسانه های روسی و چینی منتشر شده بود حاوی شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائل بود که در رسانه های آمریکایی قسمت شعار عکس بریده شده است. حالا کدام یک از خوانده های این سایت فارسی بلد هست که شما می ترسید بهفمد روی دیوار چه شعاری نوشته که شما ترسیدی سانسور کردی؟

نمونه عکس های منتشر شده در وبگاه های جهانی:

نمونه عکس های منتشر شده در وبگاه های آمریکا:

مقایسه کنید. و قضاوت کنید.

همه به این باور رسیده اند: اسد سقوط نمی کند.

  کسانی که اوضاع سوریه را از نزدیک پیگیری می کنند می گویند که سرنگونی نظام اسد تا کنون تحقق نیافته و توانسته است از ابزار نظامی به رغم خون های بسیاری که ریخته شده و ویرانی هایی که در بسیاری از مناطق سوریه به بار آمده برای حفظ بقای خود استفاده کند. از این رو جامعه عربی و جامعه بین المللی به این نتیجه رسیده است که باید برای حل مساله سوریه و جلوگیری از خونریزی های بیشتر و حفظ مصالح حیاتی و استراتژیک منطقه ای و بین المللی به دنبال یافتن راه های مسالمت آمیز باشد. در چنین حالتی امکان استفاده از حق وتو در شورای امنیت هم وجود ندارد چرا که اخیرا کشورهای عضو شورای امنیتی از حکومت بشار اسد حمایت قاطعی به عمل آوردند برای این که منافعشان با منافع سوریه گره خورده است و کاری هم به مصالح ملت سوریه ندارند. این تلاقی سیاسی در برخی موارد با مصالح غرب به ویژه امریکا نیز مقارن شده است. و گرنه امریکا هیچ گاه نه محلی به حساسیت های روسیه "این کشور بزرگ" سابق و نه به تلاش های چین که می خواهد قدرت بزرگ جهان شود، داده است. در چنین وضعیتی می توانیم نتیجه بگیریم که مصالح حیاتی غرب به خطر افتاده و این مساله باعث شده است که به فکر یافتن راه حلی غیر از گزینه نظامی برای سوریه باشد. یکی از دلایل آن می تواند این حقیقت باشد که روسیه و چین از قدرت کافی برای رویارویی با آنها در سوریه برخوردارند و در این زمینه هم می توانند موفق شوند اگر چه حتی این موفقیت جزئی باشد.

 

ادامه مطلب ...

حمله پهپاد آمریکایی به آسمان ایران تجاوز است یا شعار چند جوان ؟

حکومت دیکتاتوری خانم مری ویندسور که ادعای آزادترین حکومت دنیا را در سرزمین های اشغالی خود را دارد آیا نمی تواند شعار مرگ بر انگلیس و شعار هیهات من الذله چند جوان ایرانی را تحمل کند و این شعار را یک تجاوز می داند. گر چه قبل تر آنها مدعی آزادی بیان در سرزمین های اشغالی خود شده بودند.


اما تجاوز نظامی یک پهپاد مجهز نیروی دریایی امریکا به آسمان جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان تجاوز محسوب نمی شود.

به جاست که مسؤلین سیاسی امنیتی  ایران موضع گیری های صحیح اتخاذ کنند و این اقدامات جاسوسی مأبانه را محکوم کنند.


چه گونه است که ورود چند دانشجوی معترض به حیاط سفارت یک کشور آزادی و مدعی آزادی بیان محکوم می شود اما تجاوز آمریکا به آسمان ایران محکوم نمی شود؟




تلاش آمریکا برای حفظ اقتصاد مبتنی دلاری

با افزایش بحران اقتصادی جهانی ، سقوط ارزش یورو باعث فشار مضاعف بر ارزش دلار شده و اتاق فکر اقتصاد دانان و سیاستمداران آمریکایی همه تلاش و همت مضاعف خود را برای حفظ سطح اقتصاد مبتنی بر دلار را روا می دارند. اما این فشار های مالی بیش از توان ایالات متحده بوده و واشنگتن فعلا در حال تزریق تمامی ذخایر ارزی خود به اقتصاد مبتنی بر دلار است. بیکاری و فقر در چندین ایالت موجب قیام محرومان و مستضعفین شده است و دولت اوباما فعلا فقط به فکر حفظ زیر ساخت های دلاری میباشد.

راهکارهای برون رفت از قطعنامه 1929 و دیگر قطعنامه ها

 با ادامه دشمنی و کینه توزی دشمنان اسلام و ایران علیه انقلاب اسلامی هر روز شاهد طیف جدیدی از تحریم ها و محدودیت ها اقتصادی بازرگانی علیه ایران هستیم.

 متاسفانه علیرغم توصیه رهبر معظم انقلاب که در طول بیست سال گذشته بصورت مستمر تاکید نموده اند
که برای اداره کشور بدون نفت ، طرحی ارائه شود اما هنوز طرح قابل توجهی ارائه نشده است.

برخی ها به اقتصاد تک بخشی ایران عادت کرده اند و برخی دیگر منافع احتمالی دارند که در شرایط کنونی باید با این افراد به شدت برخورد شود تا کشور از برنامه اقتصاد مبتنی بر نفت خارج شده و وارد اقتصاد چندبخش گردد.


در مسیر تبدیل به قدرت نظامی شدن کشورمان، پیشرفت ها قابل ملاحظه و چشمگیر هستند. بخش نظامی ایران به فن آوری های جدید دسترسی کافی دارد. اما در مسیر تبدیل به قدرت اقتصادی شدن ایران، تجربه کشور نشان داده است که با تزریق نفت امکانپذیر نیست. با این وجود توان اقتصادی فعلی کشور بسیار بالاتر از قبل و دوره جنگ است. به عنوان نمونه، در آن زمان، کود شیمیایی، سیمان و تیرآهن و سایر موارد در حجم بالایی از نیاز کشور، وارد می شد.

 درحال حاضر، اقتصاد کشورمان آنقدر ضعیف نیست که نتواند روپای خود بایستد و در مقابل فشارها و تحریم ها مقاومت کند. اقتصاد کشورمان، اقتصادی با جمعیت 80 میلیون نفری و با ظرفیت بالا برای فعالیت های گوناگون اقتصادی است . این اقتصاد می تواند زندگی مردم
خودش را در حد مناسب تامین کند. گرچه ممکن است وضعیت فعلی اقتصاد کشور به لحاظ نظریه های اقتصادی، اقتصاد معیشتی معرفی شود. البته این توصیف از اقتصاد کشورمان به معنای این نیست که توصیف کنندگان، از اینکه اقتصاد کشور از استانداردهای معمول یک اقتصاد توسعه یافته فاصله دارد آگاه نیستند یا از آن غفلت دارند. بلکه به معنی این است که تحریمها و قطعنامه ها تاثیرهای منفی ای را براقتصاد کشور می گذارند اما نمی توانند آن را از بین ببرند یا به طور قابل ملاحظه ای تضعیف کنند.


اگر تصویب کنندگان قطعنامه ها در سطح جهانی به این نتیجه برسند که دیگر نمی توانند ایران را تسلیم کنند و از پا درآورند در اینصورت نوع روابطشان با ایران را تغییر خواهند داد. و محدودیت ها و موانع فعلی را هم برخواهند داشت. به عبارت دیگر اگر ایران بیشتر از آنها بر پایبندی به مواضع خود، ایستادگی و مقاومت کند اینگونه خواهد شد. مانند آنچه که در مورد چین اتفاق افتاد. امام به افرادی که از سختی ها و ادامه جنگ گلایه می کردند فرموده بودند: اگر جنگ متوقف شود دو نعمت را از دست می دهیم: جهاد و شهادت در راه خدا.


یادآوری مشود که در 9 ژوئن 2010 قطعنامه 1929 شورای امنیت علیه اقتصاد ایران صادر شد.

تغییرات زمستانی در دولت احمدی نژاد

دولت دهم با اجرای تغییرات نامنظم در ساختار دولت ، ساختار قوه مجریه را برای مواجهه با تحولات سیاسی جدید آماده می کند. کاهش اختیارات اسفندیار رحیم مشائی در شرایط کنونی گام موثری در تغییر رفتار دولت در برابر استعمار انگلستان خواد داشت. همزمان با موج جدید تحریم های انگلستان علیه ایران و تحولات منطقه این اقدام رئیس جمهور احمدی نژاد می تواند باعث خیر و برکت باشد.

جریان انحرافی ماکیاولیستی فکر می کند

جریان انحرافی با دنبال روی یک سیاست اقتدارگرایانه مهین پرستانه قصد حکومت بر سرزمین ایران را دارد. تاکید این گروه بر مکتب ایرانی و انرژی هسته ای و اقتدار جهانی ایران و عدم تسلیم جمهوری اسلامی ایران در برابر قطع نامه های شورای امنیت سازمان ملل مدعی این مطلب است. بدنبال شجاعت های رئیس جمهور احمدی نژاد بسیاری از میهن پرستان سنتی که در سالهای پس از انقلاب بهمن 1357 از انقلاب و رؤسای جمهور آن حمایت نکرده بودند ، به ناگاه به خیل طرفداران رئیس جمهور احمدی نژاد پیوسته اند، این در حالی است که پس از دورکاری یازده روزه رئیس جمهور احمدی نژاد ، ایشان بسیار از حامیان اصول گرای و اسلام خواه خود را از دست داده بود. جدا شدن طیفی از هواداران دکتر احمدی نژاد خود عاملی تسهیل کننده برای نزدیکی گروه های میهن پرست سنتی به احمدی نژاد و اطرافیان او شده است. بسیاری از اهالی تهران که در انتخابات 88 و حوادث فتنه 88 از گروهک فتنه گر حمایت کرده بودند اکنون با اذعان به شجاعت های احمدی نژاد به طرفداران او پیوسته اند و شجاعت های احمدی نژاد در حق طبیعی انرژی هسته ای را دلیل طرفداری از وی بیان می کنند.

ماکیاول نیز به شهریار خود توصیه کرده بود مردم حاکم شجاع را می ستایند.

البته ماکیاول در شرایطی کتاب خود را نوشت که ایتالیا سالها خفت و خواری دیده بود و سالها بود که هیچ شهریار (شاه) قدرتمندی در ایتالیا حکومت نکرده بود. و ماکیاول که خود از سیاستمداران و کنسول روابط خارجی ایتالیا بود در این آرزو بود که با یک مجموعه دستور العمل های اخلاقی ( غیر اخلاقی) و سیاسی ( پنهان کاری) بتوان عظمت و شکوه از دست رفته ایتالیا را به آن بازگرداند. و در زمان نگارش کتاب خود به شهریار جوان ایتالیا امید داشت که بتواند دوباره عظمت و شکوه روم باستان را به ایتالیا برگرداند و فرانسوی های متجاوز را از خاک ایتالیا بیرون کند.


به همین دلیل بسیاری از سطنت طلبان و ایران پرستان و باستان گرایان ایرانی نسبت به احمدی نژاد دچار توهم ماکیاولیستی شده اند.


گرچه تاریخ چند ساله انقلاب اسلامی صندوقچه ای گهر بار از رشادت ها و شجاعت هاست و حتی این احمدی نژاد همان احمدی نژاد سال 88 است لیکن این گروه از منحرفین همواره تاریخ معاصر انقلاب اسلامی ایران را انکار می کنند و به احمدی نژاد همچون کوروش آرزوهای خود می نگرند. مخالفت احمدی نژاد با ولی فقیه حضرت آیت الله خامنه ای در قضیه ابقای وزیر اطلاعات باعث خوشحالی بسیار از دشمنان انقلاب شد و حتی در دانشگاه ها هم این داستان را با شور شعف و شادی تعریف کردند و تعریف می کنند.

ماکیاول اندیشه های سیاسی و ضد اخلاقی بسیار دارد:

هدف وسیله را توجیه می کند.

هر موقع توانستی دوست را بفریب و در هر فرصتی دشمنانت را بکش.

مقاومت جوانفکر در برابر قانون مصداقی از اردو کشی خیابانی فتنه88

مقاومت جوانفکر در برابر قانون مصداقی از اردو کشی خیابانی که در جریان فتنه 88 روی داد می باشد.آیا برای دولت که باید نماد و سمبل قانون مداری در کشور باشد این مساله یک نقطه ضعف نیست که مسوول عالی رتبه دولتی این گونه دربرابر ماموران قضایی قدرتنمایی و عدم تمکین نماید؟


آیا حمله به آقای اژه ای به عنوان دادستان کل کشور و نماینده رییس قوه قضاییه در رسیدگی به پرونده اختلاس 3هزارمیلیاردی و اصرار به تخریب او از سوی نهادهای اطلاع رسانی دولتی آیا این شائبه را بوجود نمی آورد که جریان انحرافی که خود یکی از متهمان اصلی جریان اختلاس 3 هزار میلیاردی است در برنامه ریزی رسانه ای خود به شکل هدفمند مامور رسیدگی به آن را هدف قرار داده است؟ برخی از ناظران معتقدند جریان انحرافی  با توجه به این جمله  محسنی اژه ای که «این سطح از اختلاس بدون ارتباط عوامل اصلی آنها با بدنه قدرت و دولت ممکن نیست» برای جنگ روانی علیه او برنامه ریزی می کنند.

حجاب فرمان الهی و چالش جریان انحرافی

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿سوره احزاب آیه ٥٩﴾

اى پیامبر ! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانى که مؤمن هستند بگو : چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد . این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنى] شناخته شوند نزدیک‏تر است ، و در نتیجه [از سوى مردم بی تقوا] مورد آزار قرار نخواهند گرفت ؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.


ادامه مطلب ...

سوء استفاده پدیده شاندیز از سال جهاد اقتصادی

پس از سهل انگاری عمدی یا غیر عمدی دولت نهم در کسب فیض از فرصت سال جهاد اقتصادی ، مدیر عامل شرکت پدیده شاندیز سعی دارد نام گذاری سال جهاد اقتصادی را به نام خود مصادره کند. اگر رئیس جمهور احمدی نژاد از فرصت بدست آمده استفاده می کردند و طرح های زیر بنایی و عمرانی شهری و روستایی را با نام سال جهاد اقتصادی افتتاح می کردند و از صدا و سیما آقای ضرغامی این امر را تبلیغ می کردند ، دیگر امثال شرکتهای اقتصادی لوکس و سرمایه داری نظیر پدیده شاندیز جرات نمی کردند ، سال جهاد اقتصادی را به نام خود مصادر کنند یا اینکه از عواطف و احساسات مردم ایران نسبت ولی فقیه حضرت آیت الله العظمی خامنه ای سوء استفاده کنند.

در سال جهاد اقتصادی ما انتظار داشتیم طرحهای زیر بنایی ، مخابراتی ، صنعت آی تی ، جذب نخبگان علمی ، برنامه ریزی احداث کارخانه جات هواپیماسازی و ... را بیشتر شاهد باشیم که متاسفانه ندیدیم اما امیدمان را هنوز از دست نداده ایم.


تفاوتهای جنگ تحمیلی ایران و اسرائیل 6



سایر تفاوتها:
از آغاز جنگ تحمیلی ایران و عراق تا سال 1362 ابتکار عمل در دست عراق بود و ارتش عراق پیروزمندانه در خاک ایران پیشروی می کرد. بعد از عملیات فتح المبین و فتح خرمشهر ابتکار عمل از دست عراق خارج شد و تقریبا صدام بازنده جنگ شد. پس از فتح شهر بصره توسط رزمندگان اسلام دیگر مسلماً صدام شکست خورده جنگ بود. و هیچ امیدی به حفظ و بقای صدام نبود.
در همین زمان آمریکا ، انگلیس و فرانسه به یاری صدام شتافتند و شوروی تانک های T72 و فرانسه هواپیما و خلبان ، آلمان سلاح شیمیایی و کویت و عربستان دلار و آمریکا آواکس به عراق دادند . عراق حتی خلبان نداشت ، بر فرض که غربی ها به عراق هواپیمای جنگنده می دادند، چون اکثر خلبان های ارتش منظم عراق در 3 سال اول جنگ کشته یا اسیر شده بودند، عراق توانایی بهره گیری از نیروی هوایی خود را نداشت. به همین دلیل فرانسه خلبان اجاره ای در اختیار صدام گذاشت.
بواسطه حمایت های نظامی و اطلاعاتی غرب، صدام توانست تا 1368 جنگ را اداره کند. وگرنه عملا پس از فتح خرمشهر دیگر صدام وجود خارجی نداشت.



در جنگ تحمیلی آمریکا و ایران ، زمانیکه آمریکا توان نظامی و مناطق استراتژیک خود را از دست بدهد، دیگر کشور ابرقدرتی وجود نخواهد داشت که به یاری آمریکای شکست خورده بشتابد. مگر اینکه آمریکایی ها بطرف ئی تی ها دست یاری دراز کنند و جنگ ستارگان به راه بیاندازند.
توان نظامی و اقتدار اسلامی ما به جمهوری اسلامی ایران این فرصت را می دهد که شش ماه اول جنگ و بمباران های اتمی آمریکا و موشکباران های اسرائیل را پشت سر بگذارد. و پس فداکاری و ایثار رزمندگان ارتش اسلام تحت سایه امام زمان ، جهان سقوط خواهد کرد. شش ماه اول جنگ تحمیلی ایران و آمریکا معادل 4 سال اول جنگ تحمیلی ایران و عراق می باشد. عملا پس از طی شدن شش ماه اول جنگ رژیم سرمایه داری اوباما سقوط خواهد کرد.

صحنه ای از نظامیان غربی در حال احترام نظامی به دیکتاتور آمریکا اوباما

صحنه ای تجهیزات نظامی آمریکا و آسیب پذیری آنها در مقابل اثر طبس

تفاوتهای جنگ تحمیلی ایران و اسرائیل 3

در سال 1358 ایران هیچ گونه نیروی نظامی منسجمی نداشت و البته این ایمان و فداکاری اندک نیروهای ژاندارمری و سپاه خرمشهر بود که شش ماه اول جنگ مدیریت شد. بنی صدر رئیس جمهور منحرف شده وقت با تاکید بر استفاده از نیروی هوایی توانست در همان روزهای اول جنگ ضربه سنگینی بر نیروی هوایی عراق وارد سازد. ارتش ایران 1358 یک ارتش ساختارنایافته و درهم و برهم و بسیاری از تیمسارها و سرهنگ ها از طرفداران رژیم رضاخانی بودند، و حاظر نمی شدند جان خود را برای حکومت جمهوری اسلامی به خطر بیاندازند. بسیاری از افسران آموزش دیده و متخصص ارتش نیز در گیرودار انقلاب کشور را ترک کرده بودند و سازمان ارتش ایران ناقص بود. تقریبا ارتشی وجود نداشت.
عراق با وجود اینکه مساحتش تقریباً یک سوم مساحت ایران بود به برکت پولهای نفتی و کمک های عربهای مرعوب از شیوه حکومت حمهوری اسلامی در ایران ، به یک پادگان نظامی مجهز تبدیل شد.

امروز ارتش ایران یک ارتش ولایتمدار و متعهد و متخصص است . در بسیاری از فناوری ها و تجهیزات روز نظامی دنیا خود را آراسته است. تمام ایران امروز پادگان نظامی است. ایران هشتادمیلیون ارتش مسلح آموزش دیده دارد.
گر چه اطرافیان رئیس جهمور ایران 1390 کمی از ولایتمداری دور شده اند، اما ملت ایران بسیار آگاه و هوشیار می باشند. ساختارهای نظامی و سازمان دفاعی ایران کاملا تکمیل و ساختارهای بای پاس ایجاد شده اند.


متاسفانه عکس مناسبی برای آقای دکتر احمدی نژاد و اطرافیانشان که به این پست بخورد نیافتم.

تفاوتهای جنگ تحمیلی ایران و اسرائیل با جنگ ایران و عراق

در جنگ ایران و عراق هر دو کشور مسلمان و نیمی از ارتش صدام شیعه بودند. به همین دلیل سربازان ایرانی همیشه در کشتن نفرات عراقی در تردید بودند و هواپیماهای ایرانی که برای بمباران مناطق نظامی و استراتژیک عراق می رفتند معمولا در شیرجه اول شلیک نمی کردند و شیرجه اول را فقط به عنوان اخطار شلیک انجام می دادند تا نیروهای زنده و غیرنظامیان منطقه بمباران را ترک کنند.

در گرفتن اسرای عراقی و جمع آوری اسرا نیروهای ارتش اسلام با خوشرفتاری و احسان برخورد می کردند. و در دژبان ارتش هزینه های بسیاری صرف نگهداری و رفاه اسرا می شد و با اسرا مثل مهمان رفتار می گردید. بدلیل اینکه اسرای عراقی مسلمان و اکثراً شیعه بودند.


در جنگ بین ایران و اسرائیل هیچ گونه رحم و مروتی از جانب نیروهای ارتش اسلام در کار نخواهد بود. ملت یهود هیچ وقت با مسلمانان در صلح و آشتی نبوده اند. زمانیکه یک سرباز ایرانی یک نظامی اسرائیلی را ببیند در کشتن او لحظه تردید نخواهد کرد و بلا فاصله او را خواهد کشت.


در جنگ ایران و عراق برخی نیروهای ایرانی به زبان عربی تسلط داشته و برخی نیروهای پاسگاه حمیده تا بغداد برای شناسایی می رفتند. کوه های کردستان مرز و مرزبانی نداشتند و نیروهای ارتش و سپاه ایران با یاری پش مرگان غیور کرد توانستند به خاک عراق نفوذ کنند و شمال به بغداد نزدیک شوند.

در همین زمان حاج عباس متوسلیان و یک گردان از نیروهای لشگر 23 تکاور به سوریه رفته و در نزدیکی مرزهای اسرائیل اردو زدند تا بتوانند همزمان با جنگ عراق با اسرائیل نیز وارد جنگ شوند.

که بدلیل کارشنکی و تبانی  حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه و تبانی با معاندین لبنانی این نیروها کاری از پیش نبردند.


در سالهای دهه 60 بدلیل اینکه ایران فاقد تکنولوژی موشکی بود جهت حمله به منطقه خاصی می بایست نیروی انسانی به منطقه اعزام می کرد. به همین دلیل حضور نیروهای نظامی ایران در نزدیکی منطقه فلسطین اشغالی الزامی بود.

گر چه امروز هم می توانیم نیروی انسانی مسلح و آموزش دیده را به هر کجای از اوکند تا واشنگتن دی سی و از استانبول تا قاهره اعزام کنیم. اما توانایی های موشکی ایران این امکان را می دهد که هر کجای سرزمین اشغال شده  فلسطین را بتوانیم خالی از سکنه کنیم.


در جنگ صدام با جمهوری اسلامی ایران ، در خاک عراق بسیاری بودند که به ایران یاری می رساندند ، کردهای غیور میهن پرست در شمال و شیعیان مقلد جریان صدر در مرکز  و شیعیان مقلد جریان حکیم در جنوب از حامیان مردم ایران بودند . اما صدام جنایتکار با کشتار شیعیان و اکراد رعب و وحشت ایجاد کرد و حتی بسیاری از شیعیان را بزور روانه جبهه های نبرد کرد. که این شیعیان در اولین فرصت خود را تسلیم نیروهای ایرانی می کردند.

در داخل ایران هم جریان های ملی گرا و منافقین خلق ایران نیز با صدام همکاری کرده و منافع و فرصت های جمهوری اسلامی ایران را نابود می کردند.


در جنگ تحمیلی ایران و رژیم صهیونیستی ، در داخل سرزمین های اشغالی ، نیروهای مجاهد حماس قادر خواهند بود که اقتصاد رژیم صهیونیستی را فلج کنند ، همچنین نیروهای حزب الله لبنان قادرند چندین کیلومتر از سرزمین فلسطین را آزاد کنند و ارتش اسرائیل را در شمال و شرق زمین گیرکنند. رژیم صهیونیستی نمی تواند نیروهای فلسطینی را به عنوان ارتش خود استفاده کند.

تکاوران چترباز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران قادرند بلافاصله خود را به موقعیت حاج احمد متوسلیان برسانند و قدس را آزاد کنند.

پایگاههای آمریکا و متحدانش در خلیج فارس در برد موشک های ایران اس

ایران کوشیده با تقویت توانایی های جنگ نامتقارن، ضعف نظامی اش را جبران کند
 
تاریخ جدید رقابت ایران و آمریکا نشان می دهد که ایران کوشیده با تقویت توانایی های جنگ نامتقارن، بر روی شکاف موجود در توانایی های نظامی اش پل بزند. ایران پس از شکست تاکتیکی از آمریکا در خلیج فارس طی عملیات آخوندک (1988)، تمرکزش را بر بالا بردن ظرفیت جنگ نامتقارن گذاشت که بر استفاده از تسلیحات هوشمند، مین های جنگی سبک، تاکتیک های حمله چندجانبه، و سد موشکی برای مقابله با نیروی دریایی آمریکا متمرکز است. با اینکه نمی توان از این سرمایه ها برای پیروزی قاطع مقابل آمریکا و دیگر قدرت ها در مقابله ای مستقیم در خلیج فارس سود برد، باز هم سرمایه های خوبی اند که مقابله با آنها دشوار است و به ایران امکان می دهند که با هشداری اندک یا بدون هشدار، با نیروهای نظامی بزرگ تری بجنگد.

تأسیسات آمریکا و متحدانش در خلیج فارس، و بخش هایی از اروپا در محدوده برد موشک های ایران است

 
تا وقتی که نیروی نظامی معمول ایران در مقایسه با نیروی نظامی همسایگانش ضعیف تر باشد، همچنان به پیشبرد برنامه موشک های بالستیکش ادامه می دهد تا هم به عنوان سلاح ارعاب و هم وسیله حمل کلاهک هسته ای، در صورت موفقیت ایران برای ساخت سلاح هسته ای، از آن استفاده کند. با توجه به حداکثر برد موشک های بالستیک ایران، تأسیسات آمریکا در خلیج فارس، متحدان آمریکا در خلیج فارس، و بیشتر بخش های جنوب شرقی اروپا در محدوده برد موشک های ایران خواهند بود. آمریکا سلاح مشخصی برای مقابله با دیگر سرمایه های نامتقارن ایران ندارد، اما در مورد موشک ها، ابزاری (ردیابی ماهواره ای و پوشش راداری) برای ردیابی دقیق و از بین بردن موشک های ایران با استفاده از کروزرهای ضدموشک بالستیک ایجیز و سامانه های موشکی زمین به هوای MIM-104 پاتریوت در منطقه مستقر کرده دارد.
 
* همچنان که سلاح های موشکی ایران پیشرفته تر می شود، سامانه های پدافندی آمریکا قدیمی تر خواهد شد
 
سامانه رادار پدافند موشکی که قرار است آمریکا در ترکیه بسازد بر توانایی های آمریکا برای ردیابی موشک های ایرانی می افزاید. بنابراین، آمریکا برای مقابله مستقیم با موشک های ایرانی در موقعیت بهتری نسبت به ایران با توانایی های فوق الذکر است. اما همچنان که سلاح های موشکی ایران پیشرفته تر و گسترده تر می شود، سامانه های پدافندی و پاتکی آمریکا برای مقابله کارآمد با موشک های ایران پیش پاافتاده تر خواهد شد.
 
* رقابت ایران و آمریکا در منطقه همچنان ادامه خواهد یافت
 
به هر حال، تا وقتی که تنگه هرمز منطقه ای از لحاظ استراتژیکی حیاتی است و ایران به دنبال بسط نفوذش به عنوان قدرتی در منطقه است، رقابت بین ایران و آمریکا ادامه خواهد داشت. ایران مدام گام هایی برای به چالش کشیدن حضور آمریکا در خاورمیانه و کم کردن قدرتش با استفاده از تاکتیک های نامتقارن برمی دارد، پس آمریکا هم نمی تواند بی تفاوت بنشیند و با این راهبرد ایران مقابله نکند. آمریکا برای مقابله با ایران، باید برداشت ایران از رقابت نظامی و توانایی های نظامی معمول و نامتقارن این کشور را دقیقاً مورد مطالعه قرار دهد و برای مقابله با سرمایه های نامتقارن ایران در منطقه راهی پیدا کند.

احتمال حمله نظامی ترکیه به ایران

استاد علی اکبر رائفی پور در سخنرانی حقیقت شکن که دقایقی پیش ایراد شد به بررسی وضعیت سیاسی و ژئوپلوتیک منطقه پرداختند. از آنجائیکه رژیم غاصب صهیونیستی اخیراً ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است ، استاد رائفی مراتب نگرانی خود را از کشورهای همسایه ایران ابراز کردند. زیرا که این تهاجم نظامی احتمالاً از طریق یکی کشورهای همسایه ایران مثل پاکستان ، کشورهای عربی یا ترکیه انجام خواهد شد. لیکن  از آنجائیکه کشورهای عربی در گیر انقلابات داخلی هستند ، گزینه ترکیه با احتمال قوت بیشتر در آینده نزدیک مهره باقیمانده صهیونیزم بین الملل برای حمله به سرزمین ایران خواهد بود.

اردوغان و احمدگل هم اکنون نیز با متحد استراتژیک ایران یعنی سوریه در حال جنگ هستند و با تجهیز اطلاعاتی و تسلیحاتی مخالفان بشار اسد، این جنگ پنهان  را عملیاتی کرده اند.

رژیم صهیونیستی بزودی از طریق مرزهای ترکیه به خاک ایران اسلامی حمله نظامی خواهد کرد.

جمعه خونین مکه و حمله به زائران ایرانی (قسمت اول)

در روز نهم مردادماه 1366 شمسی برابر با ششم ذیحجّه سال 1407 قمری، هزاران زائر ایرانی و تعدادی از زائران دیگر کشورهای اسلامی در مکه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فریضه الهی برائت از مشرکین بودند که به دست ماموران دولت وهابی عربستان سعودی مورد تهاجم وحشیانه قرار گرفته و به شهادت رسیدند. زائران خانه خدا، مراسم برائت را همه ساله با الهام از تعالیم اسلام و قرآن برگزار می‏کنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بیزاری خود را از دشمنان اسلام به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی اعلام می‏دارند. بر اثر این یورش بی‏رحمانه در خانه امن الهی، چهارصد نفر از حُجّاج ایرانی به شهادت رسیده و بیش از هزار نفر نیز زخمی شدند. حمله به زائران خانه خدا نشان داد که سردمداران وهابی عربستان، نه تنها لیاقت خدمت به حرمین شرفین در این کشور را ندارند، بلکه برای اثبات سرسپردگی خویش حاضرند احکام مُحکم الهی را نیز زیر پا بگذارند. برگزاری مراسم برائت از مشرکین در جریان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثیر آن را دوچندان می‏کند. با توجه به این اهمیت، رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، حضرت آیت ‏اللَّه خامنه‏ ای، همه ساله بر انجام هرچه باشکوه‏تر مراسم برائت از مشرکین تاکید داشته و دارند. روز ششم ذیحجه سال 1366 (ه . ش ) ، حاجیان ایرانی به همراه برخی از حجاج سایر کشورها که به صف ایرانیان پیوسته بودند ، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند .حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی باشکوه ضمن اظهار تنفر از آمریکا و اسرائیل ، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نموده ، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد و یکپارچگی ، جهت مبارزه بی امان با سلطه قدرتهای شیطانی ، در راس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار ، دعوت نمودند. گویی در و دیوار شهر مکه و ملائکه آسمان ، هم صدا با حجاج شعار می دادند . عرب و عجم ، مبهوت و مسحور این طنین الهی شده بودند . راهپیمایان ، پس از استماع پیام تاریخی رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( ره) ، با شعار الله اکبر ، لا اله الا الله و مرگ بر آمریکا برای ادای نماز مغرب روانه حرم شدند . "صد و پنجاه هزار نفر مرد و زن، یک جا با هم می گفتند "یا ایها المسلمون اتّحدوا اتّحدوا" از آپارتمان ها و هتل های دو طرف خیابان، مردم سرهایشان را از پنجره ها بیرون آورده بودند و راهپیمایی را تماشا می کردند...یک ماکت بزرگ از قدس درست کرده بودند و چند نفر آن را از وسط جمعیت حرکت می دادند. نزدیک پارکینگ شهرداری و به "پل حجون" که از روی خیابان حرم عبور میکند، رسیده بودند که مرتضایی فر گفت خبر مهمی دارد و گفت همه توجه کنند چه می گوید "به مشیت الهی یک هلی کوپتر آمریکایی ساعاتی قبل در خلیج فارس سرنگون شد و 5 نفر سرنشین آن به هلاکت رسیدند" فریاد الله اکبر جمعیت بلند شد. همه با بلندترین صدایی که از حنجره شان در می آمد الله اکبر می گفتند.
    پس از طی مسافتی ، در حالی که جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان ، زنان و گروهی جانبازان در حرکت بودند ، ناگهان ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شد . آنان لحظه ای بعد ، به طرف صفوف حمله کردند و با باتوم بر سر و روی زائران     بی گناه کوبیدند . این گروه از یک سو ، و گروه دیگری نیز از بالای پله ها و ساختمانها ، سنگ و آجر ، آهن ، شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند . پس از آن ، شلیک گازهای سمی و خفه کننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلوله ها به قصد کشتن راهپیمایان برائت از مشرکین به سوی آنان سرازیر گردید و پیکرهای پاک آسمانی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا ، اسرائیل و ایادی ناپاک آنها بود ، در خاک و خون غلتیدند . چادرها از سر زنان افتاد ، افراد زیادی به زیر دست و پا له شدند و عده ای به وسیله گازهای خفه کننده و رگبار گلوله ها، به شهادت رسیدند . این جنایتکاران حتی به آمبولانسهای حامل مجروحان نیز یورش می بردند و مانع از جمع آوری آنان می شدند. نزدیک نماز مغرب و عشا بود که تیراندازی ها تمام شد. آمبولانس ها که درب و داغان شده بودند، مجروحین و کشته ها را روی هم سوار می کردند تا گروهی را برای درمان به بیمارستان و گروهی را به سردخانه تحویل بدهند. برق خیابان قطع شده بود. جسدها گوشه و کنار خیابان افتاده بودند. تقریبا هیچ کدام سالم نبودند؛ له شده بودند. چادرهای مشکی یا سفید زن ها  که همگی خون آلود و پاره شده بود، جسدهای آنان را پوشانده بود. روی زمین پر از لنگ کفش و دمپایی، تکه پاره های لباس، فلاسک آب و خرده شیشه و البته قلوه سنگ و بطری خالی آب و نوشابه بود. بوی بد گاز و باروت می آمد. کف خیابان پر از خون بود. خون های روی در و دیوار ها خشک شده بودند...". این جنایت در جمعه خونین مکه ، به قدری فجیع بود که برای مرتکبان و بانیان آن ، جز لکه های ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملتها ، اثری باقی نگذاشت . این حادثه جانسوز ، که وصف و شرح آن در کلام نمی گنجد ، نه تنها قلب مسلمانان جهان ، که دل آزادگان دنیا را نیز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمی بزرگ فرو برد . لیکن به قول امام عزیزمان ، خمینی کبیر : ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد صلی الله علیه و آله و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم ، ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بی خردان قرار داده است . چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان ، سبب قوت و تبلیغ انقلاب و معرفی مظلومیت ملت ما گردیده است و درهر مرحله ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند... »
جمعه خونین سال 1407 ، در کنار مسجد الحرام و در ماه حرام واقع شد... و آنچه اتفاق افتاد تا ابد در تاریخ اسلام ثبت شد و مرحله جدیدی را گشود که تاریخ تا کنون، از زمان نزول وحی بر سید رسل محمد (ص) چنین واقعه ای را به خود ندیده بود.
  یقیناً آن روز، فصلی تازه برای بازسازی ترکیب منطقه خاورمیانه بود، که یا باید این ترکیب بر وفق آمریکا انجام شود و یا منطقه به صورت اسلامی اصیل خود بازگردد.
اگرچه این جنایت در ظاهر برای سرکوب مراسم برائت از مشرکین اتفاق افتاد، اما در حقیقت بر اساس دستور آمریکا و در جهت مقابله با انقلابیون مسلمان در آن زمان  رقم خورد. با این حال، این رویداد موجب بسط تفکر انقلابیون اسلامی گردید و خود زمینه ای گشت تا مظلومیت انقلاب اسلامی و سخن حقش بیش از پیش در برابر چشم مسلمین جهان قرار گیرد و در حقیقت نقطه عطفی در صدور انقلاب اسلامی بود. مگر نه آنکه در چهلم شهدای جمعه خونین بود که انتفاضه فلسطین آغاز گردید؟
از این رو بازکاوی این واقعه تاریخی که به دلایل مختلف سیاسی، کمتر بدان پرداخته شده است، یکی از الزامات تاریخی در شناخت مرزهای درنودیده شده توسط دریای انقلاب اسلامی است. آنچه در پی می آید تلاشی اندک برای مقابله با فراموشی "جمعه خونین مکه" است که یادبودش حتی از برگ های سررسید ها نیز رنگ باخته است.
گرامی باد یاد و خاطره شهدای عزیزی که در حرم امن الهی ، به مقام امن الهی ره یافتند.

آزادی جاسوسان دشمن ، رأفت اسلامی یا ساخت و باخت سیاسی


پس ورود غیرقانونی سه تبعه امریکایی به خاک ایران در مرداد ۱۳۸۸ ، یک بازی سیاسی دیگر در عرصه  جنگ روانی جهانی آغاز شد. ابتدا خبرگذاری های مرداکی ادعا کردند که اینها جاسوس نبوده اند و جهت گشت و گذار و تفریح در کنار مرز ایران قدم می زده اند. بعد مادر این خانم شورد از اخلاق حسنه اسلامی استفاده کرده و موجبات آزادی دخترش را فراهم می کند. سارا شورد که گفته می شد به بیماری سرطان مبتلا است و با مرگ دست و پنجه نرم می کند پس از آزادی و بازگشت به یانک شمالی اقدام به ساخت چند فیلم نموده و ناگهان تبدیل به یک ستاره سینما می شود.


بطور غیر منتظره امرور مطلع شدیم دو خبرنگار دیگر که بطور غیرقانونی وارد کشور شده اند نیز امروز با قرا وثیقه ازاد شدند. 


آیا آزادی این اتباع دشمن نشان دهنده رأفت و اخلاق حسنه اسلامی ما است. یا اینکه نشان دهنده ساخت و باخت سیاسی پشت پرده سیاسین می باشد.

آیا پیشوای اول مسلمین حضرت علی علیه الاسلام هم متهمین به جاسوسی را می بخشید و آزاد می کرد یا اینکه از افشای اطلاعات آنها جلوگیری می کرد.