
در مراسم تشییع جنازه شهدا بدنبال شخصی می گشتم تا درباره شخصیت این شهدا اطلاعاتی بدست آورم. گفتند این پیرمرد پسرعموی شهید موسوی است. پیرمرد ساده و محاسن سفید بود. از ایشان خواستم درباره شهید کمی حرف بزند:
" نماز شب ایشان هیچ وقت فراموش نمی شد، سله رحم را هیچ وقت ترک نمی کرد، همیشه به همه اقوام سر می زد، همیشه امر می کرد نماز بخوانید. همیشه می گفت دعا کنید من شهید بشوم ."
در این حال بغض در گلویش پیچید واشک در چشمانش حلقه زد.
ادامه داد :" خیلی پسر خوب، خوش برخوردی بود، به همه نیکی می کرد فقط هم به قوم و خویش مقید نبود. خیلی ولایتمدار بود.وقتی اسم امام و خامنه ای می آمد ، می گفت صلوت بفرستید. نسبت به این 17 پسرعموی ما از همه جلوتر بود. رابطه اش با فرزندان و بستگان بسیار خوب بود. می گفت حضرت امیر المومنین چندین غزوه رفت و شهید نشد ، ما کجا و امیر المؤمنین کجا، ..."
تاریخ امروز : 1 مرداد 1390 شمسی ،
مکان گلزار شهدای علی بن جعفر قم